به گزارش مشرق، در طول تاریخ پس از حادثه عاشورا حاكمان ظالمي بودند كه كربلا و مرقد حضرت
حسين(ع) را خطري براي خود ميدانستند و علاقهمندان اهلبيت را از زيارت
كربلا منع كرده و مشكلات بسياري براي آنان ايجاد ميكردند. بنياميه پس از
واقعه كربلا متعرّض قبر امام حسين(ع) نشدند؛ زيرا از عواقب جنايتي كه كرده
بودند همواره در هراس به سر ميبردند. بنياميه سختگيري ميكردند، امّا
نميتوانستند مانع زيارت كربلا شوند. آنان ميخواستند ياد و خاطره حسين(ع)
از ذهن مردم فراموش شود.
عباسیان، روی بنیامیه را سفید کردند
حكومت بنياميه پس از مدتي منقرض شد و پس از آن دوران فترتي پيش آمد كه دوستداران اهلبيت اندكي آسوده شدند و فرصتي براي زيارت مرقد شريف امام حسين (ع )براي آنان فراهم شد. اين دوران فترت ميان سالهاي 114 تا 148 هجري بود؛ امّا پس از گذشت اين سه دهه، بنيعباس با مرقد حسين (ع) كاري كردند كه امويها نكرده بودند.(1)آنان در قتل امام حسين (ع) شركت نداشتند، امّا از اهانت به مرقد شريف چيزي كم نگذاشتند. اولين خليفه عباسي كه در اين راه گام برداشت، منصور عباسي بود كه كينه عجيبي نسبت به فرزندان اميرالمؤمنين (ع) داشت و دستور تخريب قبر مطهر را اوّلين بار او صادر كرد.(2)
حكومت بنياميه پس از مدتي منقرض شد و پس از آن دوران فترتي پيش آمد كه دوستداران اهلبيت اندكي آسوده شدند و فرصتي براي زيارت مرقد شريف امام حسين (ع )براي آنان فراهم شد. اين دوران فترت ميان سالهاي 114 تا 148 هجري بود؛ امّا پس از گذشت اين سه دهه، بنيعباس با مرقد حسين (ع) كاري كردند كه امويها نكرده بودند.(1)آنان در قتل امام حسين (ع) شركت نداشتند، امّا از اهانت به مرقد شريف چيزي كم نگذاشتند. اولين خليفه عباسي كه در اين راه گام برداشت، منصور عباسي بود كه كينه عجيبي نسبت به فرزندان اميرالمؤمنين (ع) داشت و دستور تخريب قبر مطهر را اوّلين بار او صادر كرد.(2)
پس از او هارون الرشيد در سال 173 هجري دستور انهدام ساختمان حرم مطهر را داد و درخت سدري را كه نشانه قبر منوّر حضرت بود، قطع كرد.(3)
متوکل؛ کینه توزترین نسبت به امام حسین(ع)
نزديك به چهل سال بعد، متوكّل عباسي كه نوه دختري هارونالرشيد بود، بر مسند خلافت نشست و سياست بسيار سختگيرانهاي را نسبت به شيعيان در پيش گرفت. نقل است او چهار بار مرقد مطهر امام حسين (ع) را ويران كرد و زمينش را به آب بست و در آن زراعت كرد تا اثري از آن حرم شريف باقي نماند و مردم آن را فراموش كنند؛ اما هرگز در اين امر موفق نشد.(4) جلالالدين سيوطي در اين باره مينويسد: متوكل در سال 236 هجري دستور تخريب قبر حسين(ع) و بناهاي اطرافش را صادر كرد و دستور داد تا همه زمين را شخم بزنند و بذر بكارند. متوكل به ضديّت شديد با اهلبيت رسول خدا (ص) معروف بود و مسلمانان از اين بابت رنج ميبردند ... حتي اهل بغداد روي ديوارهاي شهر به متوكل دشنام مينوشتند و برخي شعرا در هجو او شعرميسرودند. براي نمونه چنين ميگفتند: متوكل تأسف ميخورد كه چرا با بنياميه در كشتن حسين (ع) شركت نداشته؛ به همين دليل قبر حسين (ع) را تخريب ميكند!(5)
ابن اثير در «كامل في التاريخ» مينويسد: متوكل مردم را از زيارت حسين (ع) محروم کرد و اطلاعيه داد كه هر كسي را نزد قبر حسين بيابيم، سه روز حبس كرده و سپس او را ميكشيم. بدينوسيله بسياري را از اطراف مرقد شريف دور كردند. متوكّل بغض زيادي نسبت به عليبن ابيطالب(ع) داشت و دستور ميداد تا اموال دوستان آن بزرگوار را ضبط و خودشان را سر به نيست كنند ... نقل است كه مرقد حسين (ع) تا هفت مرتبه تخريب و بازسازي شد؛ البته تخريب توسط دشمنان و بازسازي توسّط دوستان.(6)
در سال 512 هجري خليفه وقت عباسي «مسترشد» و فرزندش «راشد» به خزانه حرم حسيني دستبرد زدند و اموال و اشياي گرانقيمتي را كه شامل موقوفات و غيرموقوفات بود، غارت كردند.(7)
در سال 1226 ق نيز وهّابيها به سركردگي «سعود بن عبدالعزيز» با لشكري دوازده هزار نفري به كربلا حمله كردند؛ در حالي كه مردم به مناسبت عيد غدير به نجف اشرف رفته بودند و تقريباً كسي جز كودكان و زنان و پيران در شهر حضور نداشتند وهّابيها صدها تن را به خاك و خون كشيدند و اهانتها نسبت به مرقد مطهر حسين (ع) مرتكب شدند. چوبهاي ضريح مطهر را شكسته و از آن در پخت غذا و قهوه به عنوان هيزم آتش استفاده كردند. اين واقعه آنقدر جانسوز بود كه به «طف ثاني» يعني كربلاي دوم شهره شد.(8)
دكتر دوايت دونالدسون در كتابي كه درباره عقايد شيعه و تاريخش نوشته ميگويد: از فاجعه كربلا بيش از هزار سال ميگذرد، امّا زائران همچنان به سوي آن سفر ميكنند و تعدادشان روزافزون است.(9)
و اين همان است كه اميرمؤمنان علي (ع) در روايت شيخ صدوق، آن را پيشبيني فرموده است. حضرت ميفرمايد: «گويا ميبينم بناهايي روي قبر حسين ساخته شده و ميبينم كه محملهايي به سوي قبر حسين (ع) ميرود و شبي و روزي نميگذرد، مگر اينکه از سراسر آفاق به سوي آن ميآيند.(10)
پينوشتها:
1. مرتضي مطهري، سيري در سيره ائمه، بخش مربوط به امام صادق (ع).
2. شيخ عباس قمي، تتمهًْ المنتهي، ص 165 .
3. محمد هاشم خراساني، منتخب التواريخ، ص 503 .
4. اخبار الدولهًْ العباسيه، ترجمه عبدالعزيز دوري، ص 365 .
5. جلالالدين سيوطي، تاريخ الخلفاء، ص 347.
6. ابن اثير جزري، الكامل في التاريخ، ج 2، ص 125 .
7. اخبار الدوله العباسيهًْ، ص 145.
8. سيدجواد عاملي، مفتاح الكرامهًْ، خاتمه جلد پنجم.
9. دوايت دونالدسون، مذهب شيعه، ص 77.
10. منتخب التواريخ، ص 417 .
1. مرتضي مطهري، سيري در سيره ائمه، بخش مربوط به امام صادق (ع).
2. شيخ عباس قمي، تتمهًْ المنتهي، ص 165 .
3. محمد هاشم خراساني، منتخب التواريخ، ص 503 .
4. اخبار الدولهًْ العباسيه، ترجمه عبدالعزيز دوري، ص 365 .
5. جلالالدين سيوطي، تاريخ الخلفاء، ص 347.
6. ابن اثير جزري، الكامل في التاريخ، ج 2، ص 125 .
7. اخبار الدوله العباسيهًْ، ص 145.
8. سيدجواد عاملي، مفتاح الكرامهًْ، خاتمه جلد پنجم.
9. دوايت دونالدسون، مذهب شيعه، ص 77.
10. منتخب التواريخ، ص 417 .
منبع: پایگاه اطلاعرسانی حج